a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

lirik lagu saheb - 05.pedarbozorg

بعد نوشتن تمام اتفاقاتی
که تو ترکای قبلی روایتش کردم
نامه رو تا کردم و تو پاکت گذاشتم
آماده ی شروع یه جنایتش کردم

نوشته بودم که نوادگان پر زخمم
اینو داشته باشید به یادگاری از حقیر
این نامه رو بزاریدش توی قلب و روح و
بدنتون شاید یه وقت کردن منو دستگیر…

اینارو کشیدم تا که کوهستان برفی
امروزو میبینه به‌دور از هر جنایتی
امروزو میبینه دونه برفی کوهستان
امروزو میبینه بدون هیچ شکایتی

اینارو کشیدم و با چشمام میدیدم
ولی باور نمیکردم که زنده بمونه
کوهستان برفی که شد پر از خون عشاق
کوهستانی که هر نفس رو زنده به گورِ
‌
دخمه ی جنایت زده تا سرخی لب هاش
معلولِ علت تیکه شدن قلبای
عاشقان کوهستان برفی بشه تا این
قلبای پاره واسه کوهستانِ سرمایه

بمونن و ریشه بِدَن به بَدَن نفرت
عشقو از یاد ببرن و بیخیالی سر شه
صدای ناله ی مادرارو بالا بردن
تاگوشای عاشقا از صدا اونا کر شه…
…

حالا که اینارو دارم مینویسم با بغض
شاید دیگه برم و هیچ اثری نباشه
از من و این حال خراب و اعصاب داغون
تا که دیگه کسی اینجا عصبی نباشه

خداحافظ نوادگان زاده ی درد و
رنج و بی پولی و بزرگ شده توی سختی
خداحافظ نوادگان اهل خونه ی
کوچیک و نقلی با نور کم چراغ نفتی

اینارو نوشتمو یه امضا کوبیدم پاش
گریه پشت گریه آخه نامه ی آخر بود
تنها کسی که نشد ازش بنویسم تو
نامه ی آخرم اسم زیبای مادر بود

نوه های گلم منو یادتون بمونه
جنگیدم تا بگیرم انتقام برادر
منو یادتون بمونه تا ابد و یک‌روز
با کینه سر میکشیدم بطری شرابم…

تا بتونم اتیشو به تنم بگیرم و
برم به جنگِ با تن کوهستان برفی
روی تنم بتادین و الکل پاشیدم
برم به جنگِ با تن کلبه های زخمی
تو خطای قبلی این نامه ی پر خطم
نوشتم که زدن زیر پیمان صلح ما
اما شما بگید بهم که پای عهدی که
بستم بمونید تا تموم بشه این عمر ما

دختری رو به جرم عشق و عاشقی کردن
اعدام صحنه نکنید مجرم نباشید
جلوی عشقو با طعم نفرت نگیرید و
مثل بابای بقیه کصکش نباشید

اینو ازم نگه دارید به یادگاری تا
آیندگان و فرزندانتون بگن احسنت
قطره قطره جمعش کنید اشکارو نریزید
که بتونید با قطره هاش دریا بشید بعدا

پاشدم و نگاهی به ساعتم انداختم
نزدیک دو بود و دیگه اداره‌ها تعطیل
میشدن و نامه روی دستم میموند تهش
دردِ توی دل من داده نمیشه تسکین

دویدم با کفشایی که یادگار دوستِ
دوران بچگی برام مونده بود و هستش
دویدم با یاد روزای سرد پاییزی
گرما میگرفتم فقط از اون دوتا دستش

بارون میزد روی تنم شلاقای سردو
منم نگاه به آسمون دویدم با سرعت
برای رسوندن نامه‌هام به نوه هام
همینه دیگه بهترین و آخرین فرصت
نامه که خیس بارون اشکای آسمون
شده بودو هلش دادم تو صندوق پستی
یکی از پشت سر من با لحنی ملایم
آدرس کوچمونو دقیقا ازم پرسید

- lirik lagu saheb

Lirik lagu lainnya:

LIRIK YANG LAGI HITS MINGGU INI