
lirik lagu naghsh - azadi
[متن آهنگ «آزادی» از نقش]
از اینجا آزادی آواز آخرین آدمیزاد آویختهشده به دارِ التهابتونه
به تارِ مو که میتابید نور مثه بوتهها تو برکهی باور میشد تو بودن بداهه خوندش
میشد پرواز نغمههای پلید انسان، پارهی پوچ که تو پوستِ پروانه پنهان بود و دید
اعترافِ ترکهی کبود درونِ کومهی تاریک تاریخ که یه کتابِ انتقام از خونه
میراثتون یه مثلثِ باعث که به ثمر نشسته بود سروتِ ثانیهها رو مثلاً
اما به تن میکنه جامعتون جامهی جهلشو از جنسِ جهاد هجرتتون به جهنم
میزنه چرتکهی نور توی چادرِ شبِ چرت که چوبخطِ انگشتهای چربتون نمیشه پُر
هنوز تو حلقوم حجابِ حقیقت میکنه گیر حقوقِ بشر تا بیرون بزنه از حدقهت
خبر از خفتِ فاختهها میرسونه خون به گوشِ شاخههای خمیده که میخونه خروس، هه
درست جایی دندونمون میدونست فرود میاد مشتِ دیدههاتونو به یه دیوونه فروخت که
اذهانمون زاییدهی ذوق بشه روی کاغذ
تو کورهی ذوبِ ذرههای ذهن نقابم
یعنی رشد توی رحم رابطهی ریتم با راز رخوت رسیدنمون به بیرونِ غرور
زمان زوالِ انتزاع نیازتون بود همون آرزوی روزنهی درونِ گور
پشتِ مژههای پژمردهی جامعهتون بود چشمهای تار مهآلودِ ژندهپوشِ پول
همون سکوتِ انسانِ مستبدِ مسموتون به احساسِ تاریکی تو مستعمرهی نور
شکفتنِ شکوفهها تو شعبدهی جادوگرِ شرورتون که باعث شک بود بعد شور
من هیچ صمیمیتی با صلحتون ندارم نه، به هیچ صراطی مستقیم نمیشه راهِ جنگ چون
منم میشم یه ضحاک با دو تا ضاد تهش یکی اعتراض و اون یکی راضی از الکل
تو طالعم نوشت: از اطاعت دست بکش، طوافِ طبیعت بکن، از طایفهت طرد بشو
یه منظومهی منتظر با ظرافتِ نظم میشد تو منظرهم که با نقابِ حافظهم رپ شد
نعرهی دعاتون به مزرعه رسید وقتی از سعیِ نعلِ چهارپا بذر شد بتهی صعود
غمِ اغیار نمیخورد قنچهی غروب که مرد تو آغوشِ اغواگرِ نقطهی شروع
میشد تو سرفهی سقوط، فقط یه فرضیه بود یا نطفهی فرود
قانونش یه غلاب تو حلقومِ قطرهی اقیانوس قلمه که برات کلِ قصه رو سرود
شدم یه کاغذ کندهشده از کتابِ کلکسیونِ کالبدای کثیفتون که دیگه نیستم
منو تو بندِ کمندتون ننویسید پس
کبودِ کتف بسکه از باتومتون ریختم خون
منزوی شدم مثه یه گلوله که گیر کرد تو حباب
گلنگدنو بکشی میشه سرنگِ رنگینتر
منو تو رقصمون دورِ آتیشِ سوختنتون بنویس که غرق میشم
اما این لباسای خالی از کالبدتون که لکههای لختَن لباسِ تنشون کنید
مایی که شدیم به ماتموشون مرید
اما مژدهی منفعت با مادرشون گریخت
من تو انبارِ نخ پیِ نشونه رفتم، رسیدم به یه سر بعد
فهمیدم آبِ زیرکاهتون سراب، سوزنه که طناب دورِ گردن نافِ رمکردن با حماقتشون برید
آوازِ واژههام یه کبودی رو وَرمِ زخمهام که تجربهی بودنه برای نور
صدای درونم یه فرصته که بهم داده شد تا فریاد بزنم: کو غمتبارمون؟
مثل هیولای تنیدنِ واهمه از دیدگاهِ وحشت، عنکبوتِ ناگهان هجوم
یا باید واسه آزادی بجنگی یا بدوزنت به یه حسرتِ بیپایان به نامِ گور
من
شدم یه کاغذ کندهشده از کتابِ کلکسیونِ کالبدای کثیفتون که دیگه نیستم
منو تو بندِ کمندتون ننویسید پس
کبودِ کتف، بسکه از باتومتون ریختم خون
منزوی شدم مثه یه گلوله که گیر کرد تو حباب
گلنگدنو بکشی میشه سرنگ رنگینتر
منو تو رقصمون دورِ آتیشِ سوختنتون بنویس که غرق میشم توش
Lirik lagu lainnya:
- lirik lagu ritzly - life beyond
- lirik lagu the bouncing souls - power
- lirik lagu rohna - mountain jam
- lirik lagu léo & raphael - separa os homens dos meninos (acústica)
- lirik lagu kersplat! & silly songs - hot potato
- lirik lagu tamp10 - mermi dolu ciğer
- lirik lagu mega shinnosuke - ナードと天使 (nerd to tenshi)
- lirik lagu nofx - fleas (live at myspace)
- lirik lagu nico play - tuyo
- lirik lagu lyaksandr & sauce avenue - body language