
lirik lagu farshad - shahr
[ورس یک]
وسطِ نورِ بینوسان
اشکِ بیرمقان
خنده و هیجان
دوده و سرطان
نیم کوتاهم نیم دیوارِ چین
نیم بیگانگی نیم دیوانگی
“اگه میخوای زندگی رو رنگیتر ببینی
عمر کوتاهه خیلی حیفه اشک بریزی
بیا مغازهی چشم با رنگهای خاص
همه چی میشه عوض اگه فقط چند دقه بشینی”
میاومد از بلندگو پیامِ تکراری
هر گوشی که رد میشد شنیدن اجباری
من ناآشنا بودم با تعبیرِ ذهنها
مگه دید عوض میشه با تغییرِ چشمها؟
سمت راستم مغازه سمتِ چپم فالگیر
هر دو در تعامل
ندارم تمایل
به طرفِ هیچکدوم
جایگاهِ من چیه در میونِ این رکودِ سریع و بیحدود؟
“بیا دوست فروشی
شریک جنسی عاطفی تنِ بیسر سرِ بیتن بدن همه جور فروشی
بیمغز بیدست و پا کَر و کور فروشی
مانکنِ زنده مطیع مجبور فروشی”
یه ویترین از آدمها که برچسب خوردند
نمیدونم زندهان یا از قصد مُردن
پریده رنگ ایستاده شاید خریده شن
شبیهِ جنسِ نو ولی از دم کهنهان
همه چی سریع و از خود بیخود
همه غرقِ پرستشِ چیزی منم بیبُت
هر لحظه خواستن دَرم میمُرد
نگام رفت بالا نوشته بود “ب.س” رو بزرگترین بیلبورد
تو فکرم و بیرون توی رفت و برگشت
پی وضوح میگردم تو عکسِ کج و معوج
تو این شهر نورانیِ پرِ حس حسرت
ارتباطی هست بینِ رنج و مقصد؟
[کورس]
من قطع ولی شهر تو تماس
مرگ مثِ گَرد رو هواست
از خودم میپرسم فقط من اینطورم؟
میریزه غبار و گَرد رو جواب
[ورس دو]
تو تلاشم گامِ بعد رو بردارم مستقیم
برعکسِ دل و رودهام که میپیچه به هم
انگار توی چشممه پلیسهی شهر
اگه خودم رو ول کنم که میشینه به جبر آه
روبرو با گریمِ یه جمع شیرینه یه کم
حتی متفاوته با کلیشهی غم
نیازم ایجادِ یه مسیره واسه جریانم
مثِ وابستگیهای پریزه به برق
دلزدهام از فراوونی قحطی
از دین
شبهِ دین
از این، غیرِ این
عرفان علم تسکین
نوازش با سِیلِ تیغ
به ترتیب با اسم جدید هی بشیم قبلی
خدای رحیم، شیطانِ رجیم
کنیسه کلیسا آتشکده
دیجیتالی با صفر و یک حالم بَده
کارِ بیمزد مزدِ بیکار ساخته ماتم کده
یه پارچه سازی شده مانع لا عقربه
زمان تحتِ نفوده با اسلحه
کتاب عقبی میره با هر صفحه
جلوهگره درد لا قهقهه
راحتتره انتخاب سکوت تا فریاد
چون که چشمِ همه همه چیز رو تا حدقه باور کرده
تکنولوژی ایستاده آدم کجه
تبلیغات میبُرن با هر لبه
مکان خمه یا که پا غلطه؟
من میلنگم یا که همه چی میلنگه؟
باهدفی پوچه یا که پوچی باهدفه؟
[کورس]
من قطع ولی شهر تو تماس
مرگ مثِ گَرد رو هواست
از خودم میپرسم فقط من اینطورم؟
میریزه غبار و گَرد رو جواب
[ورس سه]
تو کسری از ثانیه دما تسلیمِ افت شد
قلبهای داغ نایاب
انجماد مفت شد
پیچید قالبِ یخ دور همه چیز و همه کس
چشمامون میدید و پوستمون سرخ شد
نورها شدن خاموش
یه مکعبِ غولپیکر
از جنسِ فلزی روشن
بینور طی کرد مسیرش رو تا رسید وسطِ میدون
دَه تا صفر ظاهر شد روش
تو ما کرد بروز حیرت
عددها افتادن به شمارش
استرس کلمهی کمی واس این حس و حاله
یه سواله که جوابش یه سواله از دوباره که خماره
یه رقمِ تصادفی موند رو صفحه ثابت
دما شد تسلیم به گرما
یه قالب رفت با ریلی عجیب
شروعِ ذوب شدنِ یخها
شناور شدیم تو سیلی عظیم
صدای مرگ با آبِ توی ریه
هنوز میخوام بدونم چیه قضیه
یه لحظه، سرم، میاد، بالا
نِگام گره میخوره به زنی که
جهتِ حرکتم موازیه باهاش
دستِ هم رو میگیریم جدا میکندمون فشار
نفهمیدم میخواست نجاتم بده
یا میخواست پیدا کنه نجات
Lirik lagu lainnya:
- lirik lagu the pupils (dischord) - i will remain human for another day
- lirik lagu hank midnight - aquamarine
- lirik lagu バウワウ (bow wow) [jpn] - get on our train
- lirik lagu tlustej kárl - 10 let
- lirik lagu sonu nigam - maana ke hum yaar nahin (duet) (from ”meri pyaari bindu”)
- lirik lagu heiachi - payphone af
- lirik lagu big daddy deja - i like it - remix
- lirik lagu can & rosy rosy (deu) - kamera song
- lirik lagu the neighborhood kids - fed up!
- lirik lagu chance the rapper - pretty